ابزار هدایت به بالای صفحه

 
شب،سکوت،کویر
موسیقی محلی و سنتی
 
 

  اقوام مختلف، هریک بنا بر شرایط جغرافیایی محل سکونتشان، و نیز بر اساس تاریخ قوم و آداب و رسوم متداول خود، از دوتار به عنوان سازی با کارکردهای گوناگون بهره می برنند. یکی از رایجترین موارد استفاده از این ساز، بهره‌گیری از آن در مراسم عروسی و شادی است . مجلس عروسی مهمترین محل برای هنرنمایی بخشیها است. اوایل شب، مردم در فضای باز با نوای قشمه یا سرنا و دهل به رقص و پایکوبی می‌پردازند. آنگاه به اندرون می‌آیند و تا هنگام سپیده‌دم به نوای دوتار و داستانهای عاشقانه، حماسی، اجتماعی و مذهبی گوش می دهند . این داستانها به عنوان مهمترین شکلهای اجرایی موسیقی بخشیها ، در بین بخشیهای مناطق بالا اهمیت یکسانی دارند. بعضی از این داستانها که در فرهنگ عامه این مناطق رواج دارند و گویای بخش مهمی از تاریخ شفاهی و حماسی هستند عبارتند از: شاه اسماعیل، زهره و طاهر، ابراهیم ادهم، اصلی و کرم، کوراوغلی، غریب و شاه صنم، لیلی و مجنون، معصوم، دوست محمد، گل افروز، گل صنوبر و ... 

بقیه درادامه مطلب ...

 



 ادامه مطلب...

ارسال شده در تاریخ : سه شنبه 14 شهريور 1391برچسب:, :: :: توسط : RUBY


منطقه‌ی خراسان ایران، به چند بخش تقسیم می‌شود. یکی حوزه‌ی فرهنگی شمال خراسان است، دیگری بخش‌های مرکزی و شرقی و سوم خراسان جنوبی. خراسان شمالی خود به دو بخش تقسیم می‌شود. در بخش محدودی از آن به مرکزیت درگز که در نزدیکی کشور ترکمنستان قرار دارد، فرهنگ ترکمنی حاکم است که از منطقه‌ی آشخانه به سمت غرب، ترکمن‌ها حضور مشخص‌تری دارند: مناطقی مانند راز و جنگلان و … . از منطقه‌ی ترکمنی که به سمت جنوب حرکت کنیم به بجنورد که امروزه مرکز خراسان شمالی شده و در ادامه به مناطق شیروان و قوچان می‌رسیم. این مناطق تا محدوده‌ی نیشابور را می‌توان از نظر فرهنگی در چارچوب فرهنگ شمال خراسان دید که عمدتاً شامل فرهنگ‌های ترکی و کردی است. کردهای این منطقه اکثراً مهاجرند و بخشی از جمعیت ترک‌های خراسان مهاجر و بخشی دیگر نیز از گذشته در آنجا ساکن بوده‌اند. در این منطقه فرهنگ فارسی‌زبان وجود ندارد، اما در منطقه‌ی نیشابور فارس‌ها نیز در کنار ترک‌ها و کردها حضور دارند. موسیقی این مناطق در منطقه‌ی خراسان منحصر به این منطقه است و تفاوت‌های اساسی با موسیقی مناطق مرکزی و جنوبی استان دارد. این موسیقی یا ترکی است و یا کردی که البته در بخش‌های شمالی‌تر موسیقی ترکمنی نیز وجود دارد

بقیه درادامه مطلب ...



 ادامه مطلب...

ارسال شده در تاریخ : سه شنبه 14 شهريور 1391برچسب:, :: :: توسط : RUBY

 آهنگهای آوازی و سازی موسیقی خراسان که با دوتار اجرا یا همراهی می‌شود، علاوه بر داستانهای حماسی و عشقی، شامل مقامهای متعددی است. در تربت جام و بسیاری از نقاط خراسان، واژه مقام به مفهوم آهنگ یا قطعه مستقل به کار می‌رود . عناوین تعداد زیادی از مقامها به محتوای توصیفی آنها و برخی به چگونگی خلقشان ربط دارد. چند نمونه از این مقامها و آهنگها در زیر آورده شده است: هرای ، لو،اللَه مزار، انارکی، دوقرسه،ذوالفقاری ،جبار خان،لوریکی ،رشید خان ،چپلاق ، حاج قولوق،نوایی، طرقه ، مقام جل ، اشترخجوو... 

بقیه در ادامه مطلب ...



 ادامه مطلب...

ارسال شده در تاریخ : سه شنبه 14 شهريور 1391برچسب:, :: :: توسط : RUBY

 بخشی:به فردی گفته می شود که قدرت سرودن اشعار و خلق آهنگ های ابتکاری را داشته باشد . ساز این گروه تنها دوتار است و به محافل شادی و عروسی دعوت می‌شوند و انعامهایی در خور شأن خود می‌گیرند . اينان شعر و ترانه و داستانهاي رزمي و حماسي را با دوتار، به شيوه خنياگران باستان مي‌خوانند. بخشيها آواز خوان و داستانسرا بوده‌اند. بر طبق روایات عامیانه، بخشی کسی است که خداوند به او بخششی یا موهبتی عطا فرموده و او را فردی استثنائی کرده است و بر اساس همین روایتها بخشی باید بتواند بخواند، بنوازد، شعر بگوید و داستان بسراید . با توجه به ویژگیهای یاد شده برای گوسانها که سرگرم‌کننده پادشاهان و مردمان عادی، نوحه‌سرا، طنز‌پرداز، داستان‌گو، نوازنده، ضابط دستاوردهای عهد باستان و مفسر زمانه بوده‌اند. بخشيها را می توان بازمانده گوسانهاي پارتي دانست. شاهد دیگر بر این مثال، ریشه-شناسی خود واژه گوسان است. مری بویس  با توجه به یادکرد این واژه در داستان ویس و رامین و نیز با توجه به کاربرد آن در مجمل التواریخ و القصص  اصالت پارتی آن را ثابت می‌کند. توجه به کارکردهای موازی مذهبی و رامشگرانه گوسانها و بهره‌گیری آنها از دوتار در هر دو مورد، می‌توان دریافت که رفتارهای بخشیها در سنت دوتار نوازی ایرانی، ادامه همان خویشکاریهای گوسانهای پیش از اسلام است. با اين تفاوت كه از ميان وظايف برشمرده براي گوسانها، داستان-پردازي، نوحه‌سرايي، ضابط دستاوردهاي گذشته و مفسر زمانه خود بودن به بخشيها رسيده و طنزپردازي آنها به لوطيها که نقش روابط عمومی یا پیام‌رسانان جامعه خود را بر عهده داشته‌اند. ساز آنها دایره بوده  و وظیفه‌شان سرودن تصنیفهای شاد و طنز. و رويه منتقدانه‌شان  را به عاشقها منتقل كردند. عاشقها بيشتر نوازنده سازهاي دهل، سرنا، قشمه و کمانچه هستند . آنها اغلب انتقاد خود را در قالب نمايشنامه‌اي طنز اجرا مي‌كردند و اين نمايشنامه‌ها را توره مي‌خواندند.

بقیه درادامه مطلب ...

 



 ادامه مطلب...

ارسال شده در تاریخ : سه شنبه 14 شهريور 1391برچسب:, :: :: توسط : RUBY

  

دوتار سازی زهی مضرابی با کاسه‌ای گلابی شکل همراه دسته‌ای بلندو دارای دو سیم است که در شمال، ‌شمال شرق و شرق ایران  و برخی کشورهای آسیای میانه به اشکال مختلف رواج دارد. نواختن این ساز که به تنبور و سه تار شبيه است ، بین کشاورزان و نوازندگان محلی معمول است.

امروزه حوزه‌های نواختن دوتار عبارتند از شمال خراسان در شهرهای بجنورد، اسفراين‌، شيروان، درگز و قوچان و جنوب و شرق خراسان در شهرهای بیرجند، قائنات، تربت جام،كاشمر، باخرز، خواف و سرخس  و نواحی ترکمن‌نشین شمال شرق از جمله استان گلستان و بخش علی آباد کتول همچنین برخی مناطق استان مازندران.

این ساز در نواحی مختلف، با اندکی تغییر در شکل و نحوه نوازندگی دیده می‌شود. انواع دوتار در محدوده مرزهای جغرافیایی ایران به «دوتار خراسان» با دو گونه شمال و جنوب، «دوتار ترکمن» و «دوتار مازندران» تقسیم می شود

بقیه در ادامه مطلب ...



 ادامه مطلب...

ارسال شده در تاریخ : سه شنبه 14 شهريور 1391برچسب:, :: :: توسط : RUBY

 


در خصوص رایج ترین ساز قوم ترکمن یعنی «دوتار» و اینکه چه وقت و بر چه پایه و اساسی بوجود آمده بلحاظ علمی هنوز اطلاعات تاریخی روشنی وجود ندارد. در پاسخ به این سئوال، خوانندگان و نوازندگان روایتی را که نسل اندر نسل حفظ کرده اند تعریف می کنند: اول بار شخص به نام «بابا قاممار» که مهتر اسب حضرت علی (ع) بوده دوتار را ساخته است، این روایت توسط خواننده ی مشهور ترکمن «شوکور باخشی» و نیز فیلسوف یونان باستان افلاطون نقل شده است. روایتی دیگر نیز در تألیف «ب. بلیاف» بنام «ساز ترکمن» آورده شده است. در بین مردم این روایات در حقیقت توسط مردم و در پاسخ به سئوال چکونگی خلق دوتار فراهم آمده است سخن گزافی نخواهد بود. در میان آسیای میانه ساز «دوتار» از اعصار پیشین وجود داشته. این خود به تنهایی گویای حقیقتی انکار ناپذیر می باشد. چنانچه دلایل علمی کافی نیز برای اثبات این ادعّا در دسترس نباشد امّا روایت های نقل شده از افلاطون (٤٢٧-٣٤٧ ق.م) و فیثاغورث در باب خلق دوتار، پایه ی محکمی ایجاد می کند.

سند پایه ای دیگر مربوط به شاعر قرن هجده ترکمن غایب نظر غایبی است که برای استخلاص تعدادی شاعر و نوازنده از مجازات مرگ، در پیشگاه امیر بخارا شعر معروف خود را با مضمون ذیل قرائت کرد :

«ساز بیلن صحبتی یامان دییمأنگ لر،  آدام حوّا دونیأ ایننده باردیر»

ترجمه: ساز و آواز را منکر نشوید – که قدمتی تا خلق آدم و حوّا دارد.

همانگونه که پیشتر گفتیم تحقیقاتی علمی در خصوص ریشه و مضای تاریخی کلمه ی «دوتار» به نتایج قطعی نرسیده است. چنانچه به ریشه شناسی مردمی «دوتار» رجوع کنیم با دو دیدگاه مواجه می شویم:

دیدگاه اول اعتقاد دارد این کلمه از دو واژۀ فارسی «دو» و «تار» تشکیل شده است. همانند سه تار و چهار تار رایج در نزد اقوام تاجیک و اُزبک. دیدگاه دوم «دوتار» را یک واژه اصیل ترکمنی میداند.

اگر در آن دقیق شویم کلمه ی دوتار در واقع ترکیبی از کلمه ی توت و تار است. در واقع دوتار از چوب درخت توت ساخته شده و به آن تار وصل می شده است. به همین خاطر نیز پیشینیان ما اصطلاح «توت تار» را بر آن نهاده اند که به مرور زمان این اصطلاح در محاورۀ عامّه بصورت دوتار شکل گرفته و ماندگار شده است. آنگونه که نوازندگان یادآوری می کنند و موسیقی دانان به آن معتقد هستند بعد ها تغییراتی در شکل و فرم نت ها در دوتار پدید آمد. دوتار نه تنها در میان مردم ترکمن بلکه در میان ازبک ها، تاجیک ها، قرقیزها و قره قالپاق ها نیز به عنوان ساز ملّی شناخته می شود.

صرفنظر از این که در میان اقوام مختلف تحت اسامی دُومبرا، کوموز، تامبور، چونگـگور و مانند آن از آن یاد شده است. امّآ همه ی این نام ها در واقع از خانواده ی دوتار بوده و با هم، هم خانواده هستند. هر چند در میان ترکمن ها کلمه ی دوتار کاربرد وسیع دارد امّا این تنها نامی نیست که بر آن گذاشته اند. در زبان برخی طایفه و تیره های ترکمن (در گویش طایفه یموت) اصطلاح « تامدیرا» به معنی دوتار مورد استعمال فراوان دارد. کلماتی نظیر «تامدیرا» « تامدیراچی» در واقع مترادف کلمات «دوتار» و «دوتارچی» موجود در زبان ادبی ما هستند.

امّا اصطلاح «تامدیرا» چگونه به وجود آمده است؟ در این خصوص نیز دو دیدگاه وجود دارد: دیدگاه نخست این اصطلاح را اینگونه معنی می کند« چیزی که در تنور پخته شده باشد» تنور را در ترکمنی «تامدیرا» گویند. سازندۀ دوتار قطعه چوب های توت را به منظور ساختن دوتار بریده ابتدا در سایه خوابانده سپس آنرا در بخار و گرمای تنور «تامدیر» خشک می کند. به همین خاطر به دوتار «تامدیرا» گویند. دیدگاه دوم بیانگر صدایی است که از آن بر می خیزد. مردم قزاق و قرقیز به ساز ملّی خود که شبیه دوتار است اصطلاحاً «دومبرا» می گویند. بنظر می رسد این اصطلاح نه برای توضیح چگونگی شکل گیری آن بلکه صرفاً برای توضیح نوع آواز صادر شده از این ابزار بکار رفته است.

دوممور- دوممور، دیم میر- دیم میر

در نتیجه اصطلاح «تامدیرا» نیز که بنظر می رسد از آوای « تیم میر- تیم میر، تام میر- تام میر» صادر شده از دوتار و در روندی مشابه با « دُومبرا» شکل گرفته است با این اصطلاح ریشه مشترکی داشته باشد.

بنظر می رشد از میان این دیدگاه ها، دیدگاه دوم به حقیقت نزدیک تر باشد.


ارسال شده در تاریخ : دو شنبه 13 شهريور 1391برچسب:, :: :: توسط : RUBY

 سنتور یکی از سازهای موسیقی ایرانی است. فرهنگ دهخدا سنتور را اینگونه بازشناخت کرده است: « از سازهای ایرانی به شکل ذوزنقه سنتور بر پایهٔ بررسی‌ها و پژوهش‌ها یکی از کهن‌ترین سازهای گستره ایران به شمار می‌رود.

کهن‌ترین نشا نه ای که از این ساز   برجا مانده، از سنگ‌تراشی‌های آشور و بابلیان (۵۵۹پیش از میلاد) است. در این سنگ‌تراشی‌ها، صف تشریفاتی که به بزرگ -  داشت آشور بانیپال بر پا شده تراشیده گردیده و سازی که همانندی زیادی به سنتور دستوروزی دارد، در میان آن صف دیده می شود.  که دارای سیم‌های بسیاری است و با دو مضراب چوبی نواخته می‌شود.» بقیه در ادامه مطلب ...



 ادامه مطلب...

ارسال شده در تاریخ : دو شنبه 13 شهريور 1391برچسب:, :: :: توسط : RUBY

درباره وبلاگ
نالد به حال زار من امشب دوتار من این مایه ی تسلی شب های تار من
نويسندگان

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 12
بازدید دیروز : 5
بازدید هفته : 18
بازدید ماه : 71
بازدید کل : 31245
تعداد مطالب : 18
تعداد نظرات : 5
تعداد آنلاین : 1

Alternative content